سالهاي كودكي...............
سالهاي كودكي دل ز غصه دور بود
ماهي خيال من حوضش ازبلور بود
يك درخت سبز بود زير سقف آسمان
من به گهواره اي "گربه اي كنارمان
ناگهان شبي بلند "از سرم عبور عبور كرد
بند گهواره را تاب داد ودور كرد
برگ هاي خسته را دسته دسته باد برد
قصه هاي خوب را مادرم ز ياد برد
سال ها گذشته باز :حوض خاليآب نيست
گهواره ام كجاست خواب هست وتاب نيست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی